نان اسلام

اهمیت نان در دین اسلام و احادیث معصومین در این رابطه

گندم، مهم ترین ماده غذایى بشر است كه تاكنون نتوانسته اند براى آن جانشینى بیابند، و از حیث پروتئین و سایر مواد كالرى زا در ردیف بهترین و سالم ترین مواد غذایى قرار دارد.
اهمیت گندم، آن چنان واضح است كه آدمى را از پرداختن به آن بى نیاز مى سازد. اگر در تواریخ مى خوانیم كه فلان حاكم و یا فلان حكیم، مردم را به ذخیره گندم براى مبارزه با قحطیها و خشكسالی‌ها توصیه مى كند و اگر یكى از دلایل نجات حضرت یوسف علیه السلام از زندان و وزیر شدن او، تدبیر خاصّ وى دربارة ذخیرة گندم بود، همگى بر اهمیت ویژه و حیاتى این محصول دلالت دارد.
گندم در میان تمامى جوامع بشرى از قداست خاصّ برخوردار است.
دین مبین اسلام، سفارش بسیارى درباره نان كرده و اهمیت فوق العاده اى براى آن قائل شده است. رسول خدا صلی الله علیه وآله مى فرماید: «بارِكْ لَنا فِى الْخُبْزِ وَلا تَفَرَّقَ بَینَنا وَبَینَه؛(۱) خدایا! به نان ما بركت بده و میان ما و آن جدایى میفكن.»
همچنین مى فرماید: «فَاِنَّ الْخُبْزَ مُبارَكٌ اَرْسَلَ اللَّهُ لَهُ السَّماءَ مِدْراراً وَلَهُ اَنْبَتَ اللَّهُ الْمَرْعَى وَبِهِ صَلَّیتُمْ؛(۲) نان مبارك است. خداى بزرگ براى [به دست آمدن ] آن، آسمان را فرستاد كه بسیار ببارد، و به خاطر نان زمین را رویاند. و به وسیله ناناست كه مى توانید، نماز بخوانید.»
امیر مؤمنان علیه السلام نیز مى فرماید: «اَكْرِمُوا الْخُبْزَ فَاِنَّ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ اَنْزَلَ لَهُ بَرَكاتِ السَّماءِ وَاَخْرَجَ بَرَكاتِ الْاَرْضِ؛(۳) نان را اكرام كنید. همانا خداوند عزیز و جلیل، برای آن، برکات آسمان را نازل کرد و برکات زمین را خارج نمود.»
كشور ایران در باره گندم از اهمیت خاصى برخوردار بوده و هست. در تاریخ كهن این سرزمین، وفور و یا كمبود مواد غذایى گندم، نقش تعیین كننده اى در شرایط سیاسى این كشور داشته است. متأسفانه مصرف نان در ایران به دلیل ارزان بودن و از بین رفتن فرهنگ مصرف اسلامى و تزاید روحیه مصرف گرایى واسراف و تبذیر، روز به روز رو به تزاید است.
 

اهمیت نان

از آنجایى كه دین مبین اسلام به معاش انسان توجه خاصى دارد، براى تأمین نیازمندیهاى او برنامه ریزى كرده است؛ چنانچه مال را مایه «قوام» و تداوم زندگى، و نان را از اسباب برپا داشتن نماز، روزه، حج و دیگر واجبات دانسته است.
رسول خدا صلی الله علیه وآله در بیانى مى فرماید: «فَلَوْلا الْخُبْزُ ما صَلَّینا وَلا صُمْنا وَلا اَدَّینا فَرائِضَ رَبِّنا عَزَّ وَ جَلَّ؛(۴) اگر نان نبود، نه نماز مى خواندیم و نه روزه مى گرفتیم و نه واجبات پروردگار بزرگ خود را ادا مى كردیم.»
و در جایى دیگر مى فرماید: «وَبِهِ (الْخُبْزِ) حَجَجْتُمْ بَیتَ رَبِّكُمْ؛(۵) با نان به حجّ خانه پروردگارتان مى توانید رفت.»
 

آنچه از روایات ائمه اطهار علیهم السلام درباره نان به دست مى آید، به شرح ذیل است:

 

* امام صادق علیه السلام به مفضل مى فرماید:

«وَاعْلَمْ یا مُفَضَّلُ اَنَّ رَأسَ مَعاشِ الْاِنْسانِ وَ حَیاتِهِ الْخُبْزُ وَ الْماءُ؛ (۶) اى مفضل! بدان كه سرچشمه زندگى و معاش انسان، نان است و آب.»

* رسول خدا صلی الله علیه وآله فرمود:

«خَیرُ طَعامِكُمُ الْخُبْزُ وَخَیرُ فاكِهَتِكُمْ الْعِنَب؛ (۷) بهترین خوراكتان نان و بهترین میوه تان انگور است.»

* امام ششم علیه السلام مى فرماید:

«اِنَّما بُنِىَ الْجَسَدُ عَلَى الْخُبْزِ؛ (۸) تن آدمى بر نان بنا شده است.»

* رسول خدا صلی الله علیه وآله مى فرماید:

«اَكْرِمُوا الْخُبْزَ وَ عَظِّمُوهُ فَاِنَّ اللَّهَ تَبَارَكَ وَ تَعالى اَنْزَلَ لَهُ بَرَكاتٍ مِنَ السَّماءِ وَ اَخْرَجَ بَرَكاتِ الْاَرْضِ مِنْ كَرَامَتِهِ اَنْ لا یقْطَعَ وَلا یوطَأ؛ (۹) نان را بزرگ دارید و آن را محترم شمارید كه خداى متعال براى آن، بركاتى از آسمان فرو فرستاده و بركات زمین را بیرون آورده است؛ از جمله احترام گزارى به نان، آن است كه آن را نبرند و زیر پا نیندازند.»

* امام صادق علیه السلام مى فرماید:

«دَخَلَ رَسُولُ اللَّهِ صلی الله علیه وآله عَلى عایشَةَ فَرَأى كِسْرَةً كادَ اَنْ تَطَأها فَاَخَذَها وَاَكَلَها وَقالَ یا حُمَیراءُ اَكْرِمِى جِوارَ نِعْمَةِ اللَّهِ عَلَیْکِ فَاِنَّها لَمْ تَنْفِرْ عَنْ قَوْمٍ فَكادَتْ تَعُودُ اِلَیهِمْ؛ (۱۰) رسول خدا صلی الله علیه وآله نزد عایشه رفت و تكه نانى دید كه نزدیك بود آن تكه نان زیر پایش بماند. حضرت آن را برگرفت و خورد و فرمود: اى حمیرا! نعمت خدا را خوش همسایه باش كه از مردمى نگریزد و به آسانى بدانها باز گردد.»

* امام صادق علیه السلام به نقل از رسول خدا صلی الله علیه وآله مى فرماید:

«لا تَقْطَعُوا الْخُبْزَ بِالسِّكِّینِ وَلَكِنِ اكْسِرُوهُ بِالْیدِ وَلْیكْسَرْ لَكُمْ خالِفُوا الْعَجَمَ؛ (۱۱) نان را با كارد نبرید و با دست بشكنید و برایتان شكسته شود، با عجم مخالفت كنید.»

* رسول خدا صلی الله علیه وآله فرمود:

«صَغِّرُوا رُغْفانَكُمْ فَاِنَّهُ مَعَ كُلِّ رَغِیفٍ بَرَكَةً؛ (۱۲) تكه های نانتان را كوچك بگیرید كه با هر تكه نانی، بركتى جداگانه است.»

* امیر مؤمنان علیه السلام مى فرماید:

«اَكْرِمُوا الْخُبْزَ فَاِنَّ اللَّهَ تَبارَكَ وَ تَعالى اَنْزَلَ لَهُ بَرَكاتِ السَّماءِ قِیلَ وَما اِكْرامُهُ قال اِذا حَضَرَ لَمْ ینْتَظَرْ بِهِ غَیرُهُ؛ (۱۳) نان را گرامى بدارید كه خداوند عز و جل بركات آسمان را برای آن فرستاده است، پرسیده شد: گرامى داشتن نان چیست؟ فرمود: وقتى (نان) [بر سفره] حاضر شد به انتظار چیز دیگرى نباشید (به آن، به چشم بى اعتنایى ننگرید).»

* رسول مكرم اسلام صلی الله علیه وآله مى فرماید:

«مَنْ وَجَدَ كِسْرَةً اَوْ تَمْرَةً فَاَكَلَها لَمْ یفارِقْ جَوْفَهُ حَتّى یغْفِرَ اللَّهُ لَهُ؛ (۱۴) هر كه تكه اى از نان یا خرما بیابد و آن را بخورد از درونش جدا نشود تا خدایش بیامرزد.»

* امیر مؤمنان علیه السلام مى فرماید:

«كُلُوا ما یسْقُطُ مِنَ الْخِوانِ فَاِنَّهُ شِفاءٌ مِنْ كُلِّ داءٍ بِاِذْنِ اللَّهِ لِمَنْ اَرادَ اَنْ یسْتَشْفِىَ بِهِ؛ (۱۵) بخورید آنچه را كه از سفره و یا طبق غذا بیفتد و ریخته شود؛ زیرا آن، به اذن خداوند براى كسى كه به قصد شفا یافتن بخورد، وسیله شفا از هر درد و بیمارى است.»

* حضرت على علیه السلام در بیان مواردى كه به فقر، منجر مى شود فرمودند:

«عِشْرُونَ خَصْلَةً تُورِثُ الْفَقْرَ… اِهانَةُ الْكِسْرَةِ مِنَ الْخُبْزِ و…؛ (۱۶) بیست خصلت فقر مى آورند… [یكى از آنها] بى اعتنایى به تكه نان است.»

* رسول خدا صلی الله علیه وآله مى فرماید:

«اِنَّ الْعَبْدَ لَیتَصَدَّقُ بِالْكِسْرَةِ تَرْبُوا عِنْدَ اللَّهِ حَتّى تَكُونَ مِثْلَ اُحُدٍ؛ (۱۷) به راستى، بنده، پاره نانى صدقه مى دهد [آن پاره نان ] نزد خدا بزرگ مى شود تا مانند كوه احد شود.»

* خاتم انبیا صلی الله علیه وآله مى فرماید:

«صَدَقَةُ رَغِیفٍ خَیرٌ مِنْ نُسُكٍ مَهْزُولٍ؛ (۱۸) صدقه دادن یك قرص نان، از قربانى لاغر بهتر است.»

 

پی‌نوشــــــت‌ها:

(۱) كافى، كلينى، تهران، دار الكتب الاسلاميه، ۱۳۶۵ ش، ج ۵، ص ۷۳٫
(۲) وسائل الشيعه، شيخ حر عاملى، قم، مؤسسة آل البيت علیهم السلام، ۱۴۰۹ ق، ج ۲۴، ص ۳۹۳٫
(۳) مستدرك الوسائل، محدث نورى، قم، مؤسسة آل البيت علیهم السلام، ۱۴۰۸ ق، ج ۱۶، ص ۳۰۳٫
(۴) كافى، ج ۶، ص ۲۸۷٫
(۵) همان، ص ۳۰۳٫
(۶) بحار الانوار، علامه مجلسى، بيروت، مؤسسة الوفاء، ۱۴۰۴ ق، ج ۳، ص ۸۶٫
(۷) مستدرك الوسائل، ج ۱۶، ص ۳۹۳٫
(۸) كافى، ج ۶، ص ۲۸۶٫
(۹) بحار الانوار، ج ۶۳، ص ۲۷۰٫
(۱۰) همان، ص ۳۰۰٫
(۱۱) همان، ج ۶۳، ص ۲۷۰٫
(۱۲) همان، ص ۲۷۳٫
(۱۳) مستدرك الوسائل، ج ۱۶، ص ۳۰۳٫
(۱۴) امالى، شيخ صدوق، انتشارات كتابخانه اسلاميه، ۱۳۶۲ ش، ص ۲۹۹٫
(۱۵) وسائل الشيعه، ج ۲۴، ص ۳۷۸٫
(۱۶) جامع الاخبار، تاج الدين شعيرى، قم، انتشارات رضى، ۱۳۶۳ ش، ص ۱۲۴٫
(۱۷) نهج الفصاحه، ابو القاسم پاينده، تهران، دنياى دانش، چهارم، ۱۳۸۲ ش، ص ۲۸۵٫
(۱۸) تهذيب الاحكام، ج ۵، ص ۲۱۱٫

 
منابع: welayatnet.com


برای امتیاز به این نوشته کلیک کنید!
[کل: 3 میانگین: 5]

دسته بندی: دانستنی ها
تاریخ: ۰۵ دی ۱۳۹۵

اشتراک گذاری

بدون دیدگاه


لطفا نظر خود را درج نمایید

عضویت در خبرنامه

با عضویت در خبرنامه